داستان عالی در مورد اثرات افکار و باورها

اثرات افکار و باورها بر هیچکس پوشیده نیست .بعضی افراد فقط آنرا تلقینی  بیش نمی دانند ولیکن باور ها فوق العاده در یشرفت و پسرفت انسان مهم است .با داستانی به ادامه موضوع باورها می پردازم.

بومیان آفریقائی روی تنه درخت حفره هائی ایجاد می کنند و در این حفره ها گردو می گذازند

میمونها برای خوردن گردو ، دست را داخل این حفره ها می کنند و وقتی گردو را در مشت می گیرند ،
دیگر نمی توانند دست خود را بیرون بیاورند .میمون همچنان جیغ می زند و بالا و پائین می پرد ، اما به فکرش نمیرسد که برای رهائی دستش را باز کند و از دام آزاد شود و نهایتا به دام  شکارچیان می افتد

افکار و باورها غلطی که بدون فکر قبولش کرده ایم ،گردوه های ما هستند. اگر آن ها را رها کنیم ، آزاد می شویم ،

بنابراین  مشتمان ( ذهنمان )را باز کنیم تا آزاد شویم .

نکته فوق العاده مهم این است که مغز ما در راستای افکار و باورها ی ما حرکت می کند.

اگر باور داشته باشیم که “دوری و دوستی “از همنشینی با دوستان خود حس خوبی نخواهیم داشت.

اگر باور داشته باشیم که “از دل برود هر آنکه از دیده برفت” مسلما از دوری دوستان خود لذت نمی بریم و بصورت ناخودآگاه کسی را که نمی بینیم فراموش می کنیم.

پس هر کجا دیدیم پیشرفت ما دچار اختلال شده است یک بررسی روی افکار و باورها ی خود داشته باشیم متوجه شویم آیا افکار و باورهای ما گردوهایی در دستان ما نباشد؟

پدر بزرگ من داستانی تعریف می کرد که شخصا در هیچ کتابی رویت نکرده ام ولیکن برای تکمیل موضوع داستان خوبی است:

روزی چند نفر در بیابانی مملو از بوته های خار  حرکت می کردند و دسته کلید یکی از آنها در آنجا مفقود شد .در جستجوی دسته کلید بودند که مردی ساده به آنها رسید و گفت “دارید چکار می کنید”

آنها تصمیم گرفتند که این مرد را سرکار بگذارند و به او گفتند “ما برای حاجات خود اینجا آمده ایم. وقتی جاجتی داشتیم لباسهای خود را از تن بیرون می آوریم  و بین بوته های خار می دویم تا حاجت روا شویم “و سپس از او جدا شدند

سال بعد بصورت اتفاقی از آنجا می گذشتند متوجه شدند که آن مرد و چند نفر دیگر با بدنهای خونین مشغول حرکت بین خارها هستند و چون علت را جویا شدند گفتند” سال پیش یکنفر ما را آگاه نمود و از آت روز به بعد وقتی حاجت داریم می دویم و حاجت روا می شویم”

اگر باور به موفقیت داشته باشیم موفق می شویم

اگر باور به نداشتن پارتی و موفق نشدن داشته باشیم مسلما موفق نمی شویم

و اگر…

درسال جدید یک بررسی روی افکار و باورها خود داشته بایم.

داستان موش و امید

اصولا از امید بعنوان عامل پیشرفت و ترقی هر فرد نام برده می شود ولیکن اکثرا به اثرات امید آگاه نیستند

برای آشکار شدن اهمیت امید  داستانی را ذکر می کنم میدوارم مورد توجه قرار گیرد

دانشمندان تعدادی موش را  داخل يك استخر آب انداختند.

تمامی موشها فقط ١٧ دقيقه توانستند زنده بمانند و در نهايت خفه شدند!!!

دوباره دانشمندان با اينكه می‌دانستند موش‌ها بيش از ١٧ دقيقه زنده نمی‌مانند، تعداد ديگری موش را به داخل همان استخر انداختند و چون می دانستند موشها  ١٧ دقيقه بعد خواهند مرد، تمامی موشها را قبل از ١٧ دقيقه از آب جمع كردند و تمامی آنها زنده ماندند!!!!

موشها پس از مدتی تنفس و استراحت دوباره به آب انداخته شدند!!!!!
حدس می‌زنيد اين بار چند دقيقه زنده ماندند؟

۲۶ساعت طول كشيد تا آنها مردند.
آنها به اين اميد كه دوباره دستی خواهد آمد و نجات پيدا می‌كنند، ٢٦ ساعت تمام طاقت آوردند.

اميد، بهترين و بالاترين قوه محرك زندگی است!!!!
تمامی عاشقانی كه به هم نرسيدن
تمامی مغازه داران و كاسبانی كه ورشكست شدند
تمامی مريضانی كه شفا پيدا نكردند
تمامی تلاشهايی كه به ثمر ننشست
همه و همه از فقدان اميد بوده است
هميشه به فردای بهتر اميدوار باش
هميشه به رحمت خداوند و قدرت خودت اميدوار باش
اگر به خودت اعتماد کامل داشته باشی و بدانی که انسان اشرف مخلوقات است و خلیفه خدای بینهایت، قدرتمند است هیچگاه ناامید نخواهی شد.

طرز ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ، ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻪ…!
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺷﯿﮏ، ﻧﻤﯽ ﭘﻮﺷﻪ…
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ…
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯿﺪﻩ…
یکی دیگه، به خودش نمیرسه…
ﯾﮑﯽ مدام ﺗﺮﺍﻧﻪ‌ﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﻩ…
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ عکس ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ…!
یکی محبت نمیکنه…!
یکی دیگه، محبت نمی‌پذيره…!
و…..

این گونه است که ﺍﮐﺜﺮ ﺁﺩم‌ها در ٣٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﻧﺪ و ﺩﺭ ٨٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﻓﻦ می‌شوند…!”
پائولو كوئیلو

پیشنهاد می کنم مقاله مراحل یادگیری یک فرایند چدید را مطالعه کنید

راز دستیابی به موفقیت

اینجانب با بررسی زندگی افراد موفق ، و علت موفق شدن آنها به فرمولی ۷ مرحله ای برای دسترسی به موفقیت  پیدا نموده ام و یقین دارم  برای کسب و رسیدن به موفقیت مهارت ها و شروط ۷ گانه زیر الزامی است که دز زیر ذکر می کنم امیدوارم مورد توجه مخاطبین محترم وبسایت مجموعه مهارت ارتباط قرار گیرد.

شروط موفقیت

شرط اول موفقیت :عدم ترس از شکست

چندی پیش مقاله ای خواندم خیلی خالب بود برای روشن تر شدن موصوع آنرا ذکر می کنم.

از ادیسون سوال شد ۱۰۰۰ بار برای برق تلاش کردی و نتیجه نگرفتی آیا از شکست خسته نشدی؟

ادیسون جوابی داد که رمز اصلی موفقیت انسانهاست ،اوگفت من ۹۹۹ راهی را که به کشف برق منجر نمی شد کشف کردم من هیچگاه شکست نخوردم.

و تا انسان شکست نخورد موفقیت پیدا نخواهد کرد با ویدئویی از آقای دارن هارلی این بند را به اتمام می رسانم.

شرط دوم موفقیت:نداشتن کامل گرایی

یک دروغی ناخواسته افراد به خود می گویند. چون ترس از شکست دارند به این عنوان که ما کامل گرا هستیم و تا همه خواسته هایمان براورده نشود و تا زمانی که نتوانیم عالی کاری را انجام دهیم کاری نمی کنند .بقول یکی از اساتید که می گفتند اگر انسان به کره ماه نیز قصذ سفر داشته باشد باید از خانه بیرون بیاید یعنی باید کار را شروع کند و به تدریج به یافتن عیوب و برطرف کردن آنها بپردازد.

شرط سوم موفقیت: تمرکز بر هدف

یک ضرب المثل زیبا و پرمعنی وجود دارد که می گوید آدم نمی تواند همزمان دو خرگوش را تعقیب کند

انسانهای موفق فرصتی در مورد آیثنده و نیازها  علایق خود فکر می کنند و سپس روی آن تمرکز می کنند تا آنرا کسب نمایند.

نکته مهم: همانطور که در کتاب تفاوت بهانه است بهتر زندگی کنیم در موردشناسنامه شخصی به استحضار رسید انسانهای برونگرا در مورد همه موارد سطحی اطلاع کسب می کنند ولی درونگرا ها در یک موضوع خاص و مورد علاقه بصورت عمیق اطلاعات کسب می کنند.در این مورد انسانها برونگرا حتما دقت کنند

شرط چهارم موفقیت:خوش بینی

همانطور که خیلی از بزرگان از این روش استفاده کرده اند. کلمه نمی شود را از لیست واژگان خود حذف کرده اند آنها در مورد هر کاری ۲ واکنش دارند:

  • آن کار قبلا نیز انجام شده است در نتیجه با اطلاع از این موضوع می گویند پس من نیز می توانم
  • آن کار تا کنون انجام نشده باشد در نتیجه با علم به این موضوع می گویند باید علت عدم انجام آن کار را بیابم و آن کار را انجام دهم.

شرط پنجم موفقیت:شروع پیوسته و مداوم (هر روز بهتر از دیروز)

دارن هاردی در کتاب اثر مرکب  راز موفقیت را انجام کارهای روزانه و منسجم و داشتن انظباط شخصی می داند .اگر برنامه بزرگان موفقیت ودینی را نگاه داشته باشیم می بینیم آنها برای لحظات عمر خود برنامه ریزی منسجم داشتند

شرط ششم موفقیت:استقبال از انتقاد

در جامعه از انتقاد به خوبی یاد نمی شود ولیکن انتقاد بازخورد بیرونی کارهای ما می باشد .اگر به انتقادها توجه کنیم می توانیم بازخورد بیرونی خود را اصلاح کنیم.افراد منتقد دو دسته هستند

  • دوستان ما: این افراد با انتقاد دوست دارند پیشرفت ما را شاهد باشند که با گوش دادن و رنجیده خاطر نشدن بهترین خودمان خواهیم شد
  • دشمنان ما:انها با انتقاد هدفی جز تخریب ندارند و با گوش دادن می توان تنها ابزار آنها را گرفت

سوال مهم:ایا هر انتقادی قابل اجرا است؟

جواب :اگر مطالب را مطالعه کنید از برای نوشتن از گوش دادن استفاده نمودم یعنی به همه انتقادها به عنوان بازخورد بیرونی خود گوش دهیم و در صورت صلاحدید و تشخیص شخصی (مغایر با اهداف بود)آنرا اصلاح کنیم.

شرط هفتم موفقیت:داشتن مهارت نه گفتن

شاید سوال شود که نه گفتن چه اثری برموفقیت دارد ولیکن از نظر من یکی از علل بزرگ همین می باشد

نه گفتن به دیگران و خودمان در شرایطی که می خواهیم کاری خلاف برنامه و هدفمان انجام دهیم.

وقتی کسی تقاضایی دارد و شما قلباً راضی به بله گفتن نیستید؛ باید بتوانید نه بگویید. زیرا…

احساستان باید با عملتان یکی باشد تا نتیجه خوب برای طرف مقابل داشته باشد‌‌…
شما بیشتر از هر کس دیگری برای خودتان اهمیت قائل شوید و خودتان را دوست داشته باشید. این به معنی خودبینی نیست…
اگر دیگران را دوست دارید باید صادق باشید و روی مدار صداقت باشید..
رودر واسی و بله گفتن اجباری باعث بروز بیماری‌های اعصاب مثل استرس، عصبانیت، فشار عصبی می‌شود.

بنابر این اگر سلامتی خود را دوست دارید تمرین کنید که «نـه» را به راحتی بگویید…