روز هیجدهم)متقاعد سازی

بعد از واقعه عاشورا و اسارت خانواده امام، حضرت زینب و امام سجاد صحبت هایی داشتند که همه مردم به اشتباه خود اعتراف کردند و با گریه نشان دادند این موضوع مرا ترقیب نمود در مورد متفاعد کردن مطالبی ذکر کنم

اول تعریفی از متقاعد سازی ذکر می کنم:

در جامعه متقاعد سازی به 2 معنی زیر بکار برده می شود:

1. کاری کنیم فرد مقابل مطابق میل ما رفتار کند
2. کاری کنیم فرد مقابل مطابق میل ما فکر کند

ولیکن این تعریف ها را دوست ندارم درحقیقت این تعاریف به منزله کلاه برداری و اجبار می باشد و به نظر من متقاغعد سازی یعنی:

کمک به دیگران برای اخذ تصمیم مناسب و مورد پسند با دو شرط زیر:

1. با اختیار و انتخاب خود و پس از اخذ اطلاعات کامل تصمیم بگیرد.
2. تمایل داشته باشد در ادامه نیز کار مورد نظر را انجام دهد

کتابهای زیادی در مورد متقاعد سازی نوشته شده است و این نشانگر مهم بودن این موضوع می باشد آقای رابرت چالدینی در این زمینه سرآمد هستند و دو کتاب نفوذ(influence) و بله گرفتن(getting yes) را نوشته اند و توصیه می شود(در صورت علاقه) مطالعه گردد.

مثال : یکی از آشنایان ما تصمیم به ازدواج یا انتخاب رشته و شغل و… دارد و ما به منزله کمک به او ، (چراغی را  روشن کنیم) مزایا و معایب را ذکر نمائیم و خود او تصمیم بگیرد.

قانون کلی در مورد متقاعد سازی: انسانها احساسی تصمیم می گیرند و منطقی توجیه می کنند.

همه ما از عوارض و ضرر های نوشابه اطلاع داریم ولیکن با احساسمان دوست داریم لذا توجیه می کنیم (برای هضم غذا مناسب است،در صورتی که مصرف نکنم ترش می کنم و….)

این قانون تصمیم احساسی در کلیه متقاعدسازی ها نیز وجود دارد شاید با خود فکر کنیم که در ارتباطات خانوادگی احساس نقش اول را دارد اما در جاه های دیگر منطق اولویت دارد ولیکن در مهمترین ارتباطات نیز احساس موثر است به عنوان مثال اگر صحبت های وزیر خارجه را شنیده باشیم می بینیم که بیش از 50 درصد صحبت ها ، احساس می باشد

همین طور که رویت شد در یک گفت و گوی بین المللی از احساسات استفاده شده است بنابر این ، اهمیت استفاده از احساسات در متقاعد سازی آشکار خواهد شد.

روش های درگیر کردن  احساسات و شروع فرایند متقاعد سازی:

• شروع بیان در مورد حفظ زمان
• شروع بیان در مورد داشتن حس خوب
• شروع بیان در مورد کم کردن کار و زحمت
• شروع بیان در مورد حفظ پول
• شروع بیان در مورد رفع مشکل
• و…

به عنوان مثال بگوئیم می خواهم در مورد موضوعی صحبت کنم که زمان را از دست نمی دهید یا حس خوب بدست می آورید و…

چقدر  در زندگی روزمره خود، اینگونه دیگران را متقاعد می کنیم؟