نکته ای ناب از امام صادق(ع)

قبل از شروع مقاله چون در شب شهادت امام صادق مقاله منتشر می شود وظیفه خود (به نمایندگی از طرف مجموعه مهارت ارتباط) می دانم شهادت این امام فرزانه را خدمت شما تسلیت عرض نمایم و به عنوان هدیه حدیثی ناب (در مورد انتقاد)خدمت شما عرض می کنم

امام صادق فرمودند:

اَحبّ اخوانى الىّ من اهدى الىّ عیوبى
محبـوبتـرین بـرادرانـم نزد من، کسـى است که عیبهایـم را به من اهدا کنـد. (تحف العقول،ص۳۶۶)

اگر در مورد امام صادق جستچویی در فضای مجازی داشته باشیم مطالب خوبی می توان پیدا نمود که در صورت نیاز می توانیم استفاده کنیم (توصیه می شود توضیحات این لینک مطالعه گردد)

توضیح مختصری در مورد حدیث:

همه انسانها از انتقاد گریزان و فراری هستند و اگر در مورد علت آن بخواهیم بحث کنیم علت اصلی آن طرز فکر و باور انسانها است.فکر عامل پیشرفت و پسرفت هر انسانی است یک تحقیق عملی انجام گرفته است که فیلم آنرا قرار داده ام

 

 

وقتی فردی به انسان انتقاد می کند انسان فکر می کند که فرد انتقاد کننده به شخصیت او ایراد می گیرد و چون وجود خود انسان در دنیای مطلوب خودش است شنیدن آن را اهانت فرد مقابل به دنیای مطلوب خود می داند و برخورد شایسته ای با فرد بیان کننده ندارد.

پیش نیاز فکری در مورد انتقاد

الف)ضروری ترین کار قبل از شنیدن انتقاد دانستن این نکته است که  هر انسان به ۲ قسمت تقسیم می شود:

ذات و وجود خودش
کارهایی که انجام می دهد

انسان باید این باور و فکر را در خود تقویت کند که ذات هر فردی بزرگ و غیر قابل اهانت و بی احترامی است و هیچکس جز خود فرد نمی تواند به خودش بی احترامی کند و انتقادی که می شود(درست یا غلط) به رفتار فرد است.

ب)انسان باید برای خود زندگی کند( نه دیگران) و هیچ اجباری وجود ندارد که سخنان دیگران اجرایی شود (البته باید با دقت شنیده شود)

پس از دانستن پیش نیاز در مورد انتقاد چه کار کنیم؟

همانطور که  بیان شد  فردی که انتقاد می کند  در واقع به کار یا رفتاری از ما معترض است انسان باید اولا از فرد منتقد تشکر کند و بگوید ممنون که نظرت را گفتی. بعد در مورد  صحبت هایی که شنیده است (بدون هیچگونه لجبازی)  فکر کند و مسلما صحبت ها  از دو حالت زیر جدا نیست

انواع انتقاد:

انتقاد بجا :  همینطور که در مقاله ای در مورد خودآگاهی ذکر  شد. انسانها عیوب خود را نمی بینند و نیازمند یک اطلاع رساننده از بیرون هستند و بهترین چیز شنیدن انتقادهاست.
انتقاد نابجا: که فقط شنیده شده و اقدامی لازم ندارد.

همه انسانها هدف رشد و پیشرفت دارند و دوست دارند به درجه اعلا برسند وقتی یقین و باور داشته باشند کسی که انتقاد می کند لایق تشکر است و به احترام انتقادهای بجا که باعث رشد می شود باید انتقادهای بیجا را تحمل کرد.

یک نکته ضروری هم لازم است عرض کنم و مخاطب افرادی است که انتقاد می کنند.

فردی که انتقاد می کند در حقیقت صحبت او یک پیام مخفی دارد و پیام مخفی آن این است که من از تو بهترم

پس مراقب انتقادهای خود باشیم.

چگونه انتقادکنیم؟

انتقاد کردن روش های مختلفی دارد و بهترین روش ها که من خیلی دوست دارم روش انتقاد ساندویجی نام دارد.

احتمالا همه ما ساندویچ خورده یا حداقل دیده ایم .در ساندویچ یک نان زیرین وجود دارد وسط آن مواد مخصوص ساندویچ و مجددا روی آن نیز یک تکه نان قرار دارد.

انتقاد ساندویچی

مراحل انتقاد ساندویچی

پیدا کردن ۲ خوبی از فرد و سپس مورد را وسط آن دو کار فرد قرار دهیم و جملات خود را شروع وخاتمه دهیم.

مقداری خلاقیت نیز ضروری است همین طور که خوردن ساندویج زیر سخت است تحمل و قبول یک انتقاد که حسن جویی آن کم باشد سخت می باشد.

انتقاد

بررسی علت ظلم و ستم به دیگران و یک تلنگر

خیلی از مشاورینی که داشته ام از ظلم و ستم دیگران شاکی بوده اند و افرادی فرصت طلب از نداشتن مهارت های دیگران استفاده و به ظلم و ستم و گرفتن حق دیگران مبادرت نموده اند

انسانها با رفتار خود تصمیم دارند یکی از نیازهای اساسی خود را تامین نمایند ولیکن بعضی افراد توجهی به دیگران نداشته و در مسیر رسدن به نیاز خود از ظلم و ستم به دیگران دوری نمی کنند.و موجبات نارضایتی دیگران را فراهم می کنند

هدف اینجانب از نوشتن این مقاله تلنگری به این افراد است.

همینطور که میدانید هر ظلم و ستم ۲ قسمت دارد  که  با فراهم شدن آنها پدید آمدن آن ستم یا ظلم میسر خواهد شد. این ۲ قسمت عبارتند از:

  • ظالم:فردی که ظلم روا می دارد
  • مظلوم:فردی که اجازه می دهد افراد فرصت طلب بر او ظلم نمایند

علاقه شدید من به انجام و صحبت در مورد کاری است که می توانیم انجام دهیم در حقیقت ما می توانیم مهارت های ارتباطی خود را افزایش داده تا افراد فرصت طلب موفق به ظلم نشوند لذا در کلیه نوشته ها و سخنان خود، هدفم  افزایش توان و مهارت فردی بوده است ولیکن در این مقاله برخلاف رویه های قبلی ام به فرد ظالم نگاهی می اندازم و در مورد ظلم و عواقب آن توصیه ای خواهم داشت.

امید است بتوانیم با مهارت های ارتباطی و افزایش آن زندگی همراه آرامش و شادی داشته باشید.با داستانی قابل تأمل مقاله را ادامه می دهم

داستان تاریخی:

روزی هارون الرشید بهلول را خواست و او را به عنوان نماینده ی تام الاختیار خود به بازار بغداد فرستاد و به او گفت: اگر دیدی کسی به دیگری ظلم و تعدی میکند و یا کاسبی در امر خرید و فروش اجحاف میکند همان جا عدالت را اجرا کن و خطا کار را به کیفر برسان.
بهلول ناچار قبول کرد و یک دست لباس مخصوص مُحتسبان پوشید و به بازار رفت …

اول پیرمرد هیزم فروشی دید که هیزم هایش را برای فروش جلویش گذاشته بود ناگهان جوانی وارد شد و یک تکه از هیزمها را دزدید و بسرعت دور شد. بهلول تصمیم گرفت که فریاد بزند:” که او را بگیرید” که جوان با سر به زمین افتاد و تراشه ای از چوب به بدنش فرو رفت و خون بیرون جهید. بهلول با خود گفت:” حقش بود”

بهلول به جرکت خود ادامه داد تا اینکه بقالی را دید که ماست وزن میکند و با نوک انگشت کفه ترازو را فشار میدهد تا ماست کمتری بفروشد.
بهلول تصمیم گرفت که بگوید:” چه میکنی؟” که ناگهان الاغی سررسید و سر به ظرف ماست بقال کرد و بقال خواست الاغ را دور کند تنه الاغ ظرف ماست را برگرداند و ماست بریخت و ظرف شکست.

مجددا بهلول جلوتر رفت و دکان پارچه فروشی را نگاه کرد که مرد بزاز(پارچه فروش) مشغول زرع کردن پارچه بود و حین زرع کردن کم فروشی می کرد و با این کار مقداری از پارچه را به نفع خود نگه میدارد.
جلو رفت تا به بزاز اعتراض کرده و مجازاتش کند ولی با کمال تعجب دید موشی  داخل دخل بزاز  پرید و یک سکه به دهان گرفت بدون اینکه پارچه فروش متوجه شود به انتهای مغازه داخل لانه خودش رفت.

بهلول دیگر جلوتر نرفت و از همان دم برگشت و پیش هارون رفت و گفت: محتسب در بازار است و هیچ احتیاجی به من و دیگری نیست

امیدوارم از این داستان این معنی برداشت نشود که چون ظالم محاکمه می شود ما اجازه ظلم به هر فردی بدهیم چون با تاملی در آیات قران و سخن بزرگان انسان از تحت ظلم واقع شدن نیز نهی شده است و…

اما چند نکته قابل تامل به افرادی که مبادرت به ظلم به دیگران می کنند :

۱.پیامبر (نهج الفصاحه ص ۴۲۲ ، ح ۱۲۸۱)می فرماید :

ثَلاثٌ مَن كُنَّ فيهِ فَهِىَ راجِعَةٌ عَلى صاحِبِها: اَلبَغىُ و َالمَكرُ و َالنَّكثُ؛

سه خصلت است كه در هر كس باشد (آثارش) به خود او بر مى گردد: ظلم كردن، فريب دادن و تخلّف از وعده.

۲.امام صادق در حدیث زیبایی می فرماید:

۳.آقای آنتونی فالو یکی از بزرگترین ملحدین که بیش از ۶۰ سال مبلغ بی خدایی بود بالاخره به خداوند اعتقاد پیدا نمود و کتاب زیبای او به نام خدائی که وجود دارد قابل تامل می باشد ولیکن به معاد اعتقاد نداشت و باور او این بود که هر چه بدی انجام دهیم بالاخره به خود یا خانواده ما بر می گردد.

۴.مولوی با شعری زیبا می گوید:

این جهان کوهست و فعل ما ندا                      سوی ما آید نداها را صدا

 

 

توصیه می کنم از این جنبه ها نیز به رفتار خود نگاه داشته باشیم.

 

شناسایی راهزنان وقت و زمان

راهزنان زمان خود را بشناسید، در ضرب المثل داریم که وقت طلاست اما این دروغ است چون با پول طلا قابل خرید و فروش است اما

زمان را نه می توان خرید ، نه می توان ذخیره کرد و نه می توان متوقف ساخت ، تنها می توانید در مصرف آن صرفه جویی کرد. زمان همانند یک تیر از کمان رها شده است که هرگز باز نمی گردد. راهزنان زمان، قسمتی از زمانمان را به اجبار گرفته و قسمتی دیگر را به نیرنگ اخذ می کنند لذا برخورد با این راهزنان بسیار ضروری می باشد

برای طلاهای خود مکان امن می یابیم ولیکن برای مهمتر از طلا پیگیری یافتن مکان امن نیستیم؟

اول شناسایی راهزنان زمان

در این دنیا ، هر چیزی که با ارزشتر باشد به همان اندازه به مراقبت بیشتری نیاز دارد. راهزنان وقت بسیارند و هر کدام با نیرنگی جهت ربودن گوهر وقت ما کمین کرده اند.

معروف ترین راهزنان زمان :

– سلام و تعارفات بیش از حد با دیگران.

واقعا چه قدر از وقت خود را صرف تعارف های بیهوده میکنیم؟

– بی برنامه بودن

اقای دارن هاردی نویسنده کتاب اثر مرکب سخن زیباییی دارند ایشان می گویند برنامه روزانه یک فرد را به من بگوببد مندر مورد آینده او نظر می دهم. آینده ما از کارهای روزانه و نظم ما درست می شود.

– در نظر نگرفتن اولویت ها در کار و زندگی

باید اولویتها مشخص و طبق اولویت های خود کارها را انجام دهیم

– خودداری از تفویض اختیار

قرار نیست همه کارها را خودمان انجام دهیم

– نداشتن قاطعیت در تصمیم گیری

قاطع تصمیم درستاخذ کنیم و از نه گفتن نهراسیم

– شرکت در جلسات غیر ضروری

خیلی از جلسات فقط وقت ما را تلف می کنند

– از این شاخه به آن شاخه پریدن

نداشتن هدف در زندگی منجر به از اینشاخا به آن شاخه پریدن است باید هدف وبرنامه برای خود تعریف کنیم

– تاسف بر گذشته

با اتفاقات بد گذشته ۲ طرز باور می توان داشت:

-ناراحتی وتاسف وکاهش انرژی

-شادی به علت فهمیدن اشتباه قبل

کدامیک را دوست داریم

– خستگی و کسالت و غم

– مطالعه بیهوده

مگر می شود مطالعه بد باشد؟!

بله

مطالعه ای که هدفمند و در جهت هدف نباشد تولید اطلاعات پردازش نشده زیادی در مغز می کند.

– فقدان انضباط شخصی

نظم شخصی یعنی انجام کار درست در زمان درست

– کار امروز را به فردا افکندن

اهمان کاری

– مهمان ناخوانده

باید مهارت نه گفتن را یاد بگیریم البته احترام مهمان نیز مهم است و توصیههای اخلاقی زیادی در مورد احترام به مهمان داریم.

– تلفن های مزاحم و طولانی

فراگرفتن مهارت نه گفتن

– داده های بسیار زیاد و پردازش نشده.

و…

میزان آسیب پذیری هر کس از راهزنان وقت یکسان نیست بلکه هر فردی باید خودش راهزنان وقتش را شناسایی و کنترل کند

عذرخواهی و ۴ حرفی که دانستن آن روابط را عالی و ندانستن آن مشکل ساز روابط می شود.

موضوع اصلی این مقاله عذرخواهی می باشد که ۳ مرحله دارد و در ادامه توضیح ارائه می کنم و در مرحله اول آن از ۴ حرف  ساده که متاسفانه استفاده نمی شود نام برده ام این کلمات معجزه دار در داشتن وادامه ارتباط ها می باشند.

مثال:

  • فرض کنید که با خانواده قرار گذاشته اید موقعی که از اداره برمی گردید به مهمانی بروید ولیکن  بدون هماهنگی قبلی جلسه ای در اداره برگزار شد و نتوانستید سر وقت به منزل بروید وقتی به خانه رفتید به همسر خود چه می گویید؟
  • فرض کنید صبح خواب بمانید دیر به اداره می رسید و با ناراحتی ریاست اداره مواجه می شوید چه برخوردی می کنید؟
  • و…

اشتباه رایجی که همه افراد انجام می دهند این است که شروع به توضیح(واقعی یا  دروغ) می کنند.مثل وجود ترافیک و…

بهترین کار بیان ۴ کلمه که ربر می باشد(من آنها را معجزه کلمات می گذارم)

بله حق با شماست

فرمول عذرخواهی:

۱)مرحله اول عذرخواهی:موافقت و دادن حق به طرف مقابل :

بیان ۴ حرف زیر
بله حق با شماست

با این۴ حرف حق را به طرف مقابل می دهیم .زیرا قول داده ایم و باید مطابق قول خود عمل کنیم و هر مشکلی ایجاد شود ما می بایست به قول و وعده خود عمل کنیم.

۲)مرحله دوم عذرخواهی:معذرت خواهی یا ابراز تاسف

۲.۱اگر مقصر خودمان باشیم معدرت خواهی می کنیم

به عنوان مثال در ترافیک قرار گرفته باشیم .چون حتما باید در قرار های خانوادگی و کاری ترافیک را در نظر گرفت .

۲.۲اگر مقصر خودمان نباشیم باید ابراز تاسف کنیم که طرف مقابل ناراحت شده است.

به عنوان مثال خرابی اتومبیل یا جلسه بدون پیش بینی قبلی در اداره

۳) مرحله سوم فرمول عذرخواهی:اقدام وجبران

در حد توان تاخیر را جبران یا برای روز دیگر هماهنگ کنیم.

مثالی کاربردی از معجره کلمات از کتاب تانک فو:

چندی پیش در مطب یکی از پزشکان منتظر بودم یکی از افرادی که منتظر ویزیت بود با عصبانیت به سمت منشی پزشک رفت و گفت :”خانم ما مسخره ایم؟ ساعتی که شما برای ویزیت اعلام کرده اید ۵ عصر بوده است .الان ساعت ۷ است و هنوز دکتر نیامده است”

منشی با آرامشی خاص از پالای عینک نگاهی به فرد شاکی انداخت(البته همه شاکی بودند ،بهتر است بگویم فردی که توانست اعتراض خود را بیان کند) و گفت:

“بله حق با شماست(مرحله ۱)

من متاسفم که دکتر عمل جراحی اش طول کشیده و باعث ناراحتی شما شده است ،(مرحله ۲.۲) ،

اجازه بده با بیمارستان تماسی بگیرم ببینم دکتر حرکت کرده است(مرحله ۳ اقدام)

با این حرکت منشی همه افراد شاکی با آرامش نشستند و هیچکس اعتراضی نداشت .البته دکتر ۲۰ دقیقه بعد آمد.

 

همینطور که ذکر شد با آرامش و تدبیر به راحتی موضوع حل گردید.

توصیه می شود مقاله چگونگی یادگیری یک کار جدید و مسیر عصبی مطالعه گردد.