نقاط ضعف و چگونگی رسیدن به موفقیت!

نقاط ضعف

بدیهی است که همه ما در زندگی نقاط ضعف داریم و نکته مهم چگونگی برخورد با آن  است لذا با یک داستان آموزنده مقاله خود در مورد برخورد با نقاط ضعف را شروع می کنم:

روزی مردی با مشاهده آگهی شرکتی بزرگ، برای استخدام بعنوات یک سرایدار به آنجا رفت.
در راه به امید یافتن یک شغل خوب کمی خرید کرد.
در اتاق مدیر همه چیز داشت به خوبی پیش میرفت تا اینکه مدیر گفت:
اکنون ایمیلتان را بدهید تا شرایط کاری تان را برایتان ارسال کنم.

مرد گفت: من ایمیل ندارم.
مدیر گفت: شما میخواهید در شرکت به این بزرگی کار کنید ولی ایمیل ندارید.
متاسفم من برای شما کاری ندارم.
مرد ناراحت از شرکت بیرون آمد و چیزهایی که خریده بود را در همان حوالی به عابران فروخت و سودی هم عایدش شد.
از فردای آن روز مرد از حوالی خانه خود خرید می کرد و در بالای شهر می فروخت و با این کار خود سرمایه اش را بیشتر و خریدهای بعدی اش را بیشتر کرد.
تا جایی که کارش رشد کرد و مغازه ای خریداری نمود و کم کم وارد تجارت های بزرگ و صادرات شد.
یک روز که با مدیر یک شرکت بزرگ در حال بستن قرداد به صورت تلفنی بود،
مدیر آن شرکت گفت: ایمیلتان را بدهید تا مدارک را برایتان ارسال کنم.

مرد گفت: ایمیل ندارم
مدیر آن شرکت گفت: شما با این همه توان تجاری اگر ایمیل داشتید دیگه چی میشدین؟؟!!!
مرد گفت: احتمالآ سرایدار شرکت بودم…

همه ما علاقه مند پیشرفت و موفقیت هستیم ولیکن یک نکته اساسی وجود دارد که با نقاط ضعف چکار کنیم؟

با مطالعاتی که داشته ام با قاطعیت این نکته را می گویم که:

افراد یا نقاط ضعف دارند یا به خود دروغ می گویند

در حقیقت فردی نیست که نقطه ضعف نداشته باشد

انواع نقاط ضعف

نقاط ضعف اصلی

شغل و هدف فرد همراستای نقطه ضعف بوده و به هیچ وجه قابل تفکیک نباشد به عنوان مثال:

فردی شغل اصلی او فروشندگی است ولی تعامل با مشتری را بلد نباشد،روشهای متقاعد کردن مشتری را نداند

یا یک استاد و مدرس فن بیان خوبی نداشته باشد

اینها نقطه ضعف اصلی است و  فرد مذکور موظف است با آموزش و تلاش و پشتکار مبادرت به حذف و برطرف کردن آنها نماید.

چرا که خداوند در آیه 53 سوره نجم نیز به این موضوع اشاره دارد.و به تلاش اشاره دارد

 

نقاط ضعف حاشیه ای

وقتی شغل و هدف فرد همراستای نقطه ضعف نباشد بلکه کمک کننده به پیشرفت فرد باشد و بدون وجود نقطه ضعف شغل و هدف انجام می شود به عنوان مثال:

فرد مثال فوق که شغل اصلی او فروشندگی است ولی کار با کامپیوتر را بلد نباشد یا حسابداری شنتی را بلد است و حسابداری با سیستم را بلد نباشد

یا یک استاد و مدرس نوشتن مقاله در کامپیوتر را بلد نباشد و از کار با کامپیوتر خسته شود و هیچ علاقه ای نداشته باشد

این گروه می توانند با تلاش خود این نقطه ضعف را مرتفع کنند ولیکن از نظر شخصی بهتر است وقت و زمانی که صرف بهبود این نقطه ضعف می کنند به افزایش نقاط قوت خود بپردازند و نقاط ضعف مذکور را برون سپاری کنند .در مثال فوق فردی را برای کار با کامپیوتر و حسابداری استخدام نمایتد.

حتما هنگام استخدام و برون سپاری کارها به نوشتن دقیق قرارداد کاری مبادرت شود.

به عنوان نمونه فرد فوق از کاربا کامپیوتر لذت نمی برد لذا باید برون سپاری نماید.

توصیه می کنم در مورد SWOT  تحقیق شود که برای خودشناسی بسیار خوب است

در خاتمه توصیه می کنم مقاله ساخت عادات جدید و فیلم آن را رویت نمائید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *