جا به جایی 2 حرف و ایجاد آرامش در زندگی

جابجایی دوحرف

مقاله خود در مورد خلاقیت و داشتن آرامش  را با داستانی شروع می کنم.

دوستی تعریف می کرد و می گفت مشغول رانندگی بودم و بعلت مشغله فکری که داشتم حواسم به پشت سرم نبود و با سرعت خیلی کم رانندگی می کردم

لحظه ای دیدم راننده ای از من سبقت گرفت و هنگام سبقت به من گفت” الاغ حواست کجاست خیابان را بسته ای ، ببین چه ترافیکی ایجاد کرده ای! ”

هنگامی که به 4 راه پشت چراغ قرمز رسیدم در مجاورت خودرو او قرار گرفتم و به او گفتم:

به سه دلیل صحبت شما درست نبود:

  • اولا الاغ ماده است و خرها نر هستند تو باید می گفتی خر
  • دوما اگر من الاغ هستم تو هم حضرت سلیمانی که میتوانی با حیوانات صحبت کنی
  • سوما اصلا حواسم نبود.

او با لبخند فراوان 3 بار عذرخواهی کرد من نیز چند شکلات به ماشین او پرتاب کردم و چراغ سبز شد و حرکت کردیم .

الان چند سال است که با هم دوست هستیم و شروع دوستی ما الاغ  بود و…

چندی پیش در رادیو داستانی تعریف می شد که فردی بعنوان مسافر تاکسی بابت  200 تومان الباقی کرایه عصبانی شده و راننده تاکسی را کشته بود

متاسفانه از  این نمونه داستانها به راحتی قابل جستجو است.

احتمالا سوالات زیر  پرسیده شود:

  • حالا ما چکار کنیم؟
  • مهم تر از این موضوع، چیزی نبود بیان کنی؟
  • و…

من منکر ضرب المثل های زیر نیستم:

  • حرف بزن و از خودت دفاع کن
  • نگذار حقت خورده شود
  • تا نگرید طفل کی نوشد لبن
  • حق گرفتنی  است و تا پیگیری نکنی کسی حق تو را نمیدهد
  • و…

ولیکن همانطور که در مورد  رفتار انسان  بصورت کامل (در کتاب تفاوت بهانه است بهتر زندگی کنیم )به استحضار رسید رفتار  انسان تابع مثلث زیر است البته بعضی کتب از ماشین رفتاری استفاده می کنند و فیزیولوژیک بدن را نیز محاسبه می کنند.

همانطور که مشهود است فکر ما منجر به احساسات شده واحساسات ما سازنده رفتار ماست و برحسب درستی یا غلط بودن رفتار مجددا فکر می کنیم مجددا چه کاری صورت دهیم.

در روابط باید همیشه سعی کنیم از تکنیک بعدش چی استفاده کنیم

یعنی هر کاری می کنیم فکر کنیم با این کارمان به چه چیزی می خواهیم برسیم و آیا می رسیم .(به امید خدا در مقاله ای جداگانه توضیح خواهم داد)

ضرورت خلاقیت در اقتصاد ، تجارت و…ملموس است اما  درمورد روابط انسانی نیاز  به وجود آن بیشتر احساس می شود

همیشه(عملا هیچوقت) با داد و فریاد مشکلات حل نمی شود .

اصولا در روابط وقتی رفتاری از فرد مقابل بروز کند ارتباطات انسانی عالی تر یا بدتر خواهد شد

همانطور که در مورد ماشین رفتار انسانها ذکر شد پیش نیاز رفتار  انسانها فکر آنهاست  ولیکن ما فکر آنها را نمی بینیم فقط رفتار آنها را شاهد هستیم

کلمهReactiviy به معنی واکنش پذیری  است یعنی هر رفتاری از جامعه و طرف مقابل دیدیم حتما جواب دهیم  و واکنشی مناسب انجام دهیم.

ولیکن توصیه اینجانب این است

که  حرف چهارم کلمهReactiviy  یعنی C به اول کلمه منتقل شود کلمه بصورت Creativity به معنی خلاقیت تبدیل خواهد شد.

شاید از چگونگی این کار سوال شود.که به  شرح زیر  می توان انجام داد:

  • الف) نشان ندادن واکنش سریع و داشتن ظاهری آرام
  • ب) فکر کردن به علت سنجی رفتار فرد مقابل
  • ج) پیدا نمودن جوابی مناسب ،البته بعضی مواقع سکوت مناسبترین جواب است

نکته مهم اینکه مشابه هر کاری در مراحل اولیه به شدت مشکل است و پس از تشکیل مسیر عصبی وعادت کردن به سادگی قابل انجام است.

بیائیم با افزایش  خلاقیت در روابط زندگی شادی را داشته باشیم

در خاتمه خواندن ساختن عادات جدید و مسیر عصبی را جهت مطالعه توصیه می کنم.

از بعد مدهبی نیزبه داشتن خلاقیت توصیه شده است که در این  لینک  2 مورد ذکر شده است.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *