هضم تجربه ای از زندگی ام المومنین حضرت خدیجه
امروز دهم ماه رمضان است این روز مصادف با رحلت ام المومنبن حضرت خدیچه کبری می باشد لذا تصمیم گرفتم از زندگی آن بزگوار (در حد برداشت خودم) مقداری هضم تجربه و الگو برداری داشته باشیم یقینا استفاده از این الگوها (که به عنوان کاتالوگ پیشرفت و آرامش هستند)می تواند آرامش همراه با موفقیت را به زندگی ها هدیه کند
1اگر کسی را می خواهیم بشناسیم با او تجارت و معامله کنیم
این مثال را در فارسی زیاد بیان می کنیم ولیکن پرونده های قضایی زیادی در دادگاهها مفتوح است و علت آن اعتماد به طرف شکایت است. حضرت خدیجه یکی از متملکین قریش بودند و حضرت محمد در شهر بعنوان امین شناخته می شد ولیکن اول از حضرت محمد خواست با میسره(غلام خود) سفری تجاری به شام برود و پس از تجارت راستگویی و امانت و خوش خلقی و … حضرت محمد را از نزدیک دید.
چندی پیش در تاکسی بودم فردی مسافر تاکسی بود و گریه و درد و دل می کرد .می گفت:” 20 سال است دارم برای صاحبکارم بعنوان کارگر ساختمانی کار می کنم چندی پیش صاحبکارم دستمزد و طلبم را حساب کرد و گفت 20 میلیون دیگر بدهی یکی از این آپارتمانها را به تو می دهم من هم خیلی خوشحال شدم و مبلغ 20 میلیون را با فروش خودرو شخصی ام تهیه کرده و به صاحبکارم پرداخت کردم .چون به استادکارم اعتماد کامل داشتم هیچ رسیدی نگرفتم ، با توجه به گرانی ناگهانی آپارتمان استادکارم می گوید مقدار 20میلیون که از تو قرض کرده ام را هنگام فروش آپارتمان می دهم .و در جواب اعتراض من که گفتم مگر قرار نبود آپارتمان بنامم کنی گفت من چنین قولی نداده ام و…”
با گردشی در جامغه و دادگاهها از این گونه پرونده ها زیاد می توان یافت .
فردی کربلا می رود ،
فردی نماز اول وقت می خواند ،
فردی معتمد محل است
و…
همه اینها قابل تحسین بوده و هست ولیکن اگر تصمیم به تجارت دارید باید حتما با شرح کلیه جزئیات مکتوب شود
و اگر قصد برقراری رابطه کاری یا خانوادگی دارید باید حتما با فرد مقابل تجارتی برقرار شود یا به نحوی صداقت او سنجیده شود سخنان دیگران دلیل بر خوب بودن کسی نیست (شاید بتوان 40 درصد به سخنان دیگران اعتماد کرد).
2باید برای خود زندگی کنیم نه عرف و سخن دیگران
حضرت خدیجه یکی از با نفوذترین زنان قریش بودند این بزرگوار خواستگاران زیادی داشتند ولیکن جواب مثبت به هیچکدام ندادند ولیکن چون به محمد امین(حضرت محمد) علاقه مند بودند درخواست خود را مبنی بر ازدواج با محمد امین را به عموی پیامبر دادند و توجهی به عرف جامعه که:
اختلاف سنی
مکنت مالی
پیشنهاد دهنده نباید زن باشد
و…
نداشتند .
متاسفانه خیلی از افراد زندگی خود را صرف این می کنند که اگر این کار(درست) را انجام دهیم دیگران چه فکری میکنند و از انجام کار درست بخاطر حرف دیگران خودداری می کنند .
یک ضرب المثل قدیمی و فوق العاده خطرناک وجوددارد که می گوید :
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو
همانطور که ذکر شد این ضرب المثل فوق العاده غلط است
3 . آسانسور موفقیت خراب است وحتما باید از نردبان ترقی نمائید.
این جمله را فوق العاده دوست دارم که موفقیت یک شبه حاصل نمی شود و نیازمندتلاش و پشتکار است اگر کتاب اثر مرکب را مطالعه کرده باشید آقای دارن هارلی نویسنده کتاب ذکر می کند موفقیت تکرار لجوچانه کارهای ساده است.
به گفته آقای گاندی (رهبر فقید هند) نردبان موفقیت 4 پله دارد که عبارتند از:
اول شما را نادیده می گیرند
بعد به شما خواهند خندید
سپس با شما خواهند جنگید
و بعد شما موفق خواهید شد
حضرت خدیجه نیز پله ها را تک تک سپری نمود
پس از ازدواج همه فامیل قریش با او قطع رابطه نمودند و عملا او را نادیده گرفتند
سپس پس از اینکه او تمام سرمایه اش را صرف پیشرفت اسلام نمود و فقر به او فشار می آورد او را مورد تمسخر قرار می دادند
و پس از مدتی مسلمین را در شعب ابوطالب محاصره نمودند
و در خاتمه اسلام پیروز و آن حضرت ام المومنبن شد و در حدی مقام وجایگاه یافت که جبرئیل کفن او را از بهشت آورد
ما نیز باید برای موفقیت تک تک پله ها را با صبر سپری کنیم
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.