چگونه با اضطراب کودک برخورد کنیم؟

اضطراب بخشی طبیعی از زندگی است. اما وقتی این احساس در کودکان شدت می‌گیرد، می‌تواند بر رشد روانی، تحصیلی و اجتماعی آن‌ها تاثیر منفی بگذارد. اگر کودک شما دچار اضطراب شده، این مقاله به شما کمک می‌کند تا با درکی عمیق‌تر و علمی، به او کمک کنید تا آرام‌تر، امن‌تر و شادتر زندگی کند.

اضطراب چیست و چرا در کودکان ایجاد می‌شود؟

اضطراب یک واکنش طبیعی مغز به خطرات واقعی یا خیالی است. در کودکان، اضطراب اغلب در قالب نگرانی درباره آینده، مدرسه، جدایی از والدین یا ترس‌های خاص (مثل تاریکی یا حیوانات) ظاهر می‌شود.

از نظر استیون هیز، خالق رویکرد درمانی اکت (ACT)، اضطراب زمانی مشکل‌ساز می‌شود که کودک به جای تجربه مستقیم زندگی، درگیر افکار و احساسات اضطرابی می‌شود و از زندگی فاصله می‌گیرد.

نشانه‌های اضطراب در کودکان

والدین باید نشانه‌های زیر را جدی بگیرند:

  • شکایت‌های مکرر جسمی مثل دل‌درد یا سردرد

  • بی‌قراری و بی‌خوابی

  • نگرانی زیاد در مورد مسائل کوچک

  • اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی یا مدرسه

  • گریه یا عصبانیت ناگهانی

  • وابستگی بیش از حد به والدین

با اضطراب کودک چگونه برخورد کنیم؟

۱. اضطراب را انکار نکنید

اولین گام، پذیرش اضطراب کودک است. نگویید «چیزی نیست» یا «نترس». این جملات تنها او را از بیان احساساتش بازمی‌دارد. بپذیرید که او اضطراب دارد و شنونده‌ی خوبی باشید.

۲. احساساتش را نام‌گذاری کنید

به کودک کمک کنید احساس خود را بشناسد و نام ببرد:
«به نظر میاد وقتی می‌خوای بری مدرسه، دل‌درد می‌گیری. انگار یه کمی نگران می‌شی؟»

این کار باعث فعال شدن بخش شناختی مغز می‌شود و او را از غرق شدن در احساس نجات می‌دهد.

۳. جدا کردن کودک از افکار اضطرابی (تکنیک دیفیوژن از ACT)

به کودک یاد دهید که او، افکارش نیست.
مثلاً وقتی می‌گوید: «من نمی‌تونم تو مدرسه دوام بیارم»، می‌توانید بگویید:
«فکرِ “نمی‌تونم دوام بیارم” اومده تو ذهنت. بیا ببینیم این فکر درست می‌گه یا فقط می‌خواد تو رو بترسونه؟»

یا با تکنیکی کودکانه‌تر، بگویید:
«بیا فکر اضطراب‌زا رو بذاریم روی قایق و بفرستیم روی آب… نگاهش کنیم ولی کاری باهاش نکنیم.»

۴. حضور در لحظه (بودن در حال)

کودکان مضطرب معمولاً در آینده زندگی می‌کنند (می‌ترسند چه می‌شود). کمکشان کنید به «اینجا و اکنون» برگردند. تمرین‌هایی مثل تنفس عمیق، دیدن چیزهای اطراف با دقت، یا بازی با حس‌ها (مثل شنیدن صداهای محیط) مفید هستند.

۵. با ارزش‌های کودک همراه شوید

به جای تمرکز بر دور کردن اضطراب، به کودک کمک کنید کارهایی انجام دهد که برایش معنا و ارزش دارد. مثلاً اگر دوست دارد دوست پیدا کند اما از حرف زدن می‌ترسد، به او کمک کنید قدم‌های کوچکی برای نزدیک شدن بردارد.

۶. الگوی خوبی باشید

کودک شما اضطراب را از رفتار شما یاد می‌گیرد. اگر شما هم دائم نگران، آشفته یا کنترل‌گر باشید، ناخواسته اضطراب را تقویت می‌کنید. آرامش شما بهترین داروی کودک شماست.

کی باید از مشاور کمک بگیریم؟

اگر اضطراب کودک به‌قدری شدید است که مانع رفتن به مدرسه، خوابیدن یا فعالیت‌های روزمره‌اش شده، حتماً با یک مشاور کودک یا روان‌شناس متخصص در حوزه کودک و ACT مشورت کنید.ما نیز در مجموعه مهارت ارتباط جوابگوی سوالات شما بزرگواران هستیم

سخن پایانی

اضطراب دشمن نیست. بلکه یک سیگنال است که نیاز به توجه دارد. کودکانی که یاد می‌گیرند با اضطراب کنار بیایند، در بزرگسالی افراد مقاوم، خلاق و همدل‌تری خواهند بود.
با درک، پذیرش و همراهی درست، می‌توانید به کودکتان کمک کنید اضطراب را نه به عنوان مانع، بلکه به عنوان پلی برای رشد و بلوغ تجربه کند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *